کد مطلب:129796 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

خطبه ی امام سجاد
آنگاه امام سجاد (ع) با اشاره به مردم از آنها خواست كه ساكت باشند؛ و آنان چنین كردند. سپس آن حضرت بر پا ایستاد و پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن بر پیامبر (ص) گفت: ای مردم هر كس مرا می شناسد، می شناسد و هركس نمی شناسد بداند كه من علی بن حسین بن علی بن ابی طالب هستم. من فرزند كسی هستم كه حرمتش شكسته شد، اموالش به غارت رفت و زن و فرزندش اسیر گشتند! من فرزند كسی هستم كه با زجر در كنار شط فرات سرش را بریدند و همین افتخار مرا بس است.

ای مردم! شما را به خدا سوگند، آیا می دانید كه شما به پدرم نامه نوشتید ولی به او نیرنگ زدید؟! و با او عهد و پیمان و بیعت بستید، ولی با او جنگیدید؟!

مرگ و نابودی بر شما باد! این چیزهایی كه برای قیامت خویش پیش فرستادید، و چه رأی ناپسندی كه شما داشتید! با كدامین چشم به رسول خدا (ص) نگاه می كنید، آنگاه كه به شما بگوید: خاندانم را كشتید و حرمتم را شكستید. پس، از امت من نیستید!

راوی گوید: صداها از هر طرف بلند شد و مردم به یكدیگر می گفتند: هلاكت یافتید و نمی دانید!

پس حضرت فرمود: خدای رحمت كند كسی را كه نصیحتم را بپذیرد و سفارش مرا درباره ی خدا و رسول او و اهل بیت رسول به یاد دارد. زیرا [درزندگی و رفتار] رسول خدا (ص) برای ما الگویی پسندیده است.

آنگاه همگی گفتند: ای فرزند رسول خدا (ص) ما همه شنوا و فرمانبرداریم. پیمان شما را حفظ می كنیم و از شما دور نمی شویم و نسبت به شما بی میلی نشان نمی دهیم. خدایت رحمت كند، هرچه خواهی بفرما: ما با هركس با تو بجنگد در جنگ و با هركس


با تو در صلح باشد، در صلحیم! یزید را دستگیر می كنیم و از كسانی كه بر شما ستم كرده اند بیزاری می جوییم.

فرمود: هیهات، هیهات! ای فریبكاران مكار! خواسته های شما دیگر عملی نخواهد شد.آیا می خواهید با من نیز همان رفتاری را كه با پدرانم كردید، انجام دهید؟

به خدای شتران رهوار در راه حج سوگند، نه! هنوز بر سر جراحات مرحمی نهاده نشده است. پدرم به همراه اهل بیت خویش كشته شد. داغ رسول خدا (ص) و پدرم و برادرانم را فراموش نكرده ام. هنوز مصیبت ایشان ورد زبان من است و تلخی آن را در گلو احساس می كنم و اندوهش هنوز سینه ام را می فشارد. من از شما می خواهم كه نه با ما باشید و نه بر ضد ما!

آنگاه فرمود:

كشته شدن حسین (ع) شگفت آور نیست، چرا كه پدر حسین از او بهتر و گرامی تر بود، ای كوفیان از مصیبتی كه بر حسین وارد شد شادمان مباشید، كه این مصیبتی بزرگ است، جانم فدای آن كسی كه در ساحل فرات كشته شد، كیفر قاتل او آتش جهنم است.... [1] .

تأمل در خطبه های امام سجاد (ع) و حضرت زینب و ام كلثوم و فاطمه ی صغری (ع) حاكی از آن است كه فصل مشترك همه ی اینها سرزنش اهل كوفه و مخاطب قرار دادن آنان به عنوان كسانی است كه مرتكب جنایت قتل سیدالشهدا (ع) و یارانش گشته اند. آنها مكر و نیرنگ و بیعت شكنی كردند و از فرمان یزید، عبیدالله بن زیاد، عمر سعد، شمر و دیگر سركشان اطاعت نمودند.

بنابراین دراینجا مردم هیزم آتشی بوده اند كه ستمگران آن را شعله ور كرده اند. آنها تنها آلت قتل نیستند، بلكه این جنایت بزرگ به دست آنان انجام گرفته است. بنابراین تا روز قیامت سزاوار لعنت هستند. در این باره روایتهای فراوانی از امامان معصوم نقل شده و از جمله در زیارت عاشورا چنین آمده است: «خداوند لعنت كند امتی را كه ظلم و ستم بر شما اهل بیت را بنیاد نهادند. خداوند لعنت كند گروهی را كه شما را از مقامتان باز


داشتند و از مراتبی كه خداوند برای شما قرار داد، پایینتان آوردند. خداوند لعنت كند گروهی را كه شما را كشتند.»

در میان مجموعه علل و اسباب اجتماعی، امت نقشی تعیین كننده دارد و رهبران خیرخواه ونیك اندیش به كمك آنان می توانند همه ی قوانین خیر و صلاح را عملی سازند؛ و بدون وجود آنها امكان برداشتن هیچ گام خیری ممكن نیست. رهبران گمراه نیز تنها می توانند با كمك مردم اهداف پلیدشان را پیش ببرند و در صورت مخالفت آنها به هیچ یك از مطالبشان دست نخواهند یافت.

آری در آغاز سامری و گوساله ای است، اما تا هنگامی كه مردم از آنها پیروی نكنند، وجود آنها در عمل هیچ تأثیری ندارد.

بنابراین گرچه مردم تابع اند، ولی دارای نقشی اساسی هستند.از این رو باقیمانده ی كاروان حسینی، خشم خویش را متوجه كوفیان كردند و آنان را به باد انتقاد و نكوهش گرفتند؛ چرا كه جز با كمك آنان ابن زیاد و جلادانش قادر به انجام هیچ كاری نبودند.


[1] اللهوف، ص 199؛ و ر. ك. الاحتجاج، ج 2، ص 117، با اندكي اختلاف؛ مثيرالاحزان، ص 89 - 90 و بحارالانوار، ج 45، ص 112 - 113.